#طنز شنل قرمزی

 

یکی بود یکی نبود . غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود . یه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و

گفت : عزیزم چند روزه مادر بزرگت مبایلش و جواب نمیده . هرچی SMS هم براش میزنم باز جواب نمده .

online هم نشده چند روزه . نگرانشم . چندتا پیتزا بخر با یه اکانت ماهانه براش ببر . ببین حالش چطوره .

شنل قرمزی گفت : مامی امروز نمیتونم .

قراره با پسر شجاع و .


داستان کوتاه قرمزی ,شنل ,جواب ,روزه ,مادر ,  ,شنل قرمزی ,چند روزه ,داستان کوتاه ,چندتا پیتزا ,اکانت ماهانهمنبع

داستان کوتاه ۳۶۸

داستانک ۳۶۷

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

مشخصات

آخرین جستجو ها

mmocheaponline oligen اهنگ موبایل ملودی News تهویه نوین ایرانیان فروشگاه خرید پوشاک تیشرت تابستانه بهاره اندلان 2020 خرید اینترنتی rickyvlqc6 homepage معرفی کالا فروشگاهی