#از دست خانم ها

روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش داخل جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است. قورباغه به او گفت: اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم.

زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت: متشکرم٬ ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی٬ شوهرت 10 برابر آن را میگیرد. زن گفت: اشکال ندارد!

 


داستان کوتاه قورباغه ,تله ,آزاد ,زن ,رفت ,کوتاه ,ولی من ,متشکرم٬ ولی ,گفت متشکرم٬ ,قورباغه گفت ,من یادممنبع

داستان کوتاه ۳۶۸

داستانک ۳۶۷

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

مشخصات

آخرین جستجو ها

پایگاه سلامت روان فروشگاه معرفی اجناس لوازم آرایشی - پت شاپ - لوازم ورزشی لوازم یدکی گریدر کوماتسو بتا 1 كتاب معرفت الان بخر تحویل بگیر asrelevator مطلب آهو مشاوره کارشناسی ارشد