قصه مردی که طلب روزی حلال داشت از خدا و کار و کوشش نمی کرد :
روزی بود و روزگاری ؛ در یکی از روزهائی که حضرت داوود (ع) رهبری قوم خود را بر عهده گرفته بود ؛
مرد فقیری بود که دنبال کار نمی رفت و مدام با گریه و استغاثه از حضور خداوند متعال طلب روزی حلال
، بدون کسب و رنج را داشت . این مرد.