#طلب روزی حلال

 

قصه مردی که طلب روزی حلال داشت از خدا و کار و کوشش نمی کرد :

روزی بود و روزگاری ؛ در یکی از روزهائی که حضرت داوود (ع) رهبری قوم خود را بر عهده گرفته بود ؛‌

مرد فقیری بود که دنبال کار نمی رفت و مدام با گریه و استغاثه از حضور خداوند متعال طلب روزی حلال

، بدون کسب و رنج را داشت . این مرد.


داستان کوتاه روزی ,طلب ,حلال ,مرد ,  ,کار ,طلب روزی ,روزی حلال ,داستان کوتاه ,و مدام ,رفت ومنبع

داستان کوتاه ۳۶۸

داستانک ۳۶۷

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

موسسه ماد دانش پژوهان تبرید سرد آپشن خودرو جک و لطیفه های خنده دار اُسطوره چت | وبلاگ اُسطوره چت نماشویی وبلاگ مبین روشناس خوره ی کتاب انجام بهترین طراحی دکوراسیون اداری myfilmday