#صداقت

 

 

یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی

شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت: من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینیاتو

به من بده. دختر کوچولو قبول کرد.


داستان کوتاه کوچولو ,دختر ,تیله ,داستان ,کوتاه ,  ,دختر کوچولو ,پسر کوچولو ,داستان کوتاه ,و دختر ,هامو بهتمنبع

داستان کوتاه ۳۶۸

داستانک ۳۶۷

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

مشخصات

آخرین جستجو ها

فیلتر شنی FRP انجام بازسازی منزل اینجا همه چی هست بهترین سایت دانستنی ها غصه نخور آفیشیال کامپیوتر خرید اینترنتی تابلو های ترافیکی top classified ads vps-poster3