#عشق واقعی

 

زن وشوهر جوانی سوار بر موتورسیکلت در دل شب می راندند. آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواشتر برو من می ترسم. مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره!

زن جوان: خواهش می کنم، من خیلی میترسم. مرد جوان: خوب، اما اول باید .

 


داستان کوتاه زن ,مرد ,خیلی ,  ,کوتاه ,ترسم ,مرد جوان ,زن جوان ,بهتره زن ,جوان خواهش ,می کنم،منبع

داستان کوتاه ۳۶۸

داستانک ۳۶۷

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

مشخصات

آخرین جستجو ها

خرید و فروش تاب ریلکسی فروش بهترین دستگاه شیرینگ ارامش وبلاگ آژانس مسافرتی مهر پرواز|مجری مستقیم تور خارجی،رزرو آنلاین بلیط،نوروز97 لایو آموز- منابع کنکور ارشد و دکتری برق دانش ما zula30t کارترال فروشگاه خرید اینترنتی خرید آنلاین درب اتوماتیک شیشه ای