#سلامتی رفیق

 

پسری باخونوادش دعواش شد و از خونه زد بیرون و رفت خونه یکی از دوستاش یک ماه موند. بعد از یک

ماه دختری رو سرکوچه میبینه و بهش تیکه میندازه. یکی از دوستاش میگه میدونی این کی بود ؟

میگه نه!!.

 


داستان کوتاه یکی ,یک ,میگه ,خونه ,کوتاه ,بهش تیکه ,یک ماه ,میندازه یکی ,یکی از ,از دوستاش ,دوستاش میگهمنبع

داستان کوتاه ۳۶۸

داستانک ۳۶۷

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تصفیه آب خرید آنلاین درب اتوماتیک شیشه ای رمان | sahafile.ir تخفیف ویژه هیات شطرنج شهرستان کازرون دانلود سرا Geo GTA مدیر دبستان فرهنگیان علامه حلی 1 دوره اول بیرجند برنامه جامع شخصی کوشیار ناودون