#ردپا

 

 

یک شب مردی خواب عجیبی دید. او خواب دید دارد در کنار ساحل همراه با خدا قدم میزند. روی آسمان صحنه هایی از زندگی او صف کشیده بودند. در همه ان صحنه ها دو ردیف رد پا روی شن ها دیده می شد که یکی از انها به او تعلق داشت و دیگری متعلق به خدا بود. هنگامی که .


داستان کوتاه دید ,صحنه ,خدا ,خواب ,ها ,کوتاه ,داستان کوتاه ,دیده می ,ها دیده ,می شد ,شد کهمنبع

داستان کوتاه ۳۶۸

داستانک ۳۶۷

داستان کوتاه 366

داستانک ۳۶۵

داستان کوتاه ۳۶۴

داستانک۳۶۳

داستانک۳۶۲

مشخصات

آخرین جستجو ها

آپشن خودرو | گندم کار پمپ وکیوم روغنی VALUEدو مرحله 17متر ویدئو پروژکتور جیبی قابل حمل تی تی دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. کرونا ویروس دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم همه چیز برای تو پانوراما جویندگان طلا 09102191330 | 09102181088 باشگاه خبرنگاران جوان